سه شنبه 103 اردیبهشت 18: امروز

وبلاگ می نویسم، چون خرج نداره! لازم نیست برای راه انداختنش با مردم سر و کله بزنم! چشم تو چشم نامحرم بدوزم که قیمت کارم رو حساب کنه! برام مهم نیست می خونی یانه! مهم نیست پیام میزاری یا نه! اصلا ولش کن...

برنامه کاری من جوریه که معمولا صبح اول صبح از خونه میزنم بیرون تا ساعت 2‍،‏ بعد سریع سوار ماشین میشم و میام خونه!‏ نهاری و استراحتی و حدودای 4-5 میزنم بیرون و بعدش میرم شرکت. تا حدودای ساعت 9 شب که باز سوار ماشین میشم و میرم منزل. لذا چون اکثر ساعتهایی که توی خیابون ها رد میشم،‏ موقع خلوتی خیابون ها هست،‏خیلی زیاد با مردم سر و کله نمی زنم.

امشب سر شب، بعد از نماز مغرب،‏ از شرکت زدم بیرون (‏محل شرکت ما از خوبی یا بدی بختمون در مرکز شیراز قرار گرفته - سینما سعدی ). سریع پریدم سوار تاکسی و تا مقصد با تاکسی رفتم.

وااااااااااای چه خبره‏!‏ چقدر خیابون ها رنگ رنگ هستن. چقدر مردم می دوند،‏یکی داره با تلفن همراه حرف میزنه،‏ یکی با دختر مشتری دل میده قلوه می گیره،‏ یکی داره شماره میده‏!!!! یکی با قیافه بزک کرده با یک توله سگ در بقل داره تو پیاده رو راه میره !!!و...

از اون دسته از آدمایی نیستم که هی بشینم بگم وضع خراب شده،‏ آخر الزمانه و....

انصافا امشب که بیرون رفتم،‏ چشمم که به این وضعیتا افتاد 2 تا چیز رو هی بهش فکر می کردم :

- برای چی آفریده شدیم ؟ دوست بشیم ! بخوریم ! معامله کنیم! بزک کنیم ! غافل باشیم !!!! زیاده بطلبیم! شور بزنیم!‏ برسیم به خواستمون ! دلمون رو بزنه !‏ دنبال چیز جدید باشیم ! !!!!
هممون غافلیم. ( شاید خیلی کم باشن کسایی که واقعا غافل نیستن...)
غفلت هممون رو بیچاره کرده!‏ 26 سال از عمرم گذشت!!! نشدم چیزی که براش آفریده شدم! وای خدا. پسر پسر حاج سیف هم رفت !‏تصادف کرد،‏ضربه مغزی...حسن نظری هم! و و و . یهو نگاه میکنی که بانگ برآمد و خواجه برفت...

- خدایا برای غربتت دلم می سوزه. البته دلم برای خودم میسوزه که تو رو ندارم. خدایا ما بچه مذهبیا توی جامعه غریب نیستیم. تو غریبی،‏غریب.فدای غربتت بشم...

از خودم بیشتر از همه بدم میاد. این همه سالهای سال خدا برام هزینه کرد،‏ حتی به درصدی از چیزی که براش آفریده شدم نرسیدم. گناه! غفلت! تنوع طلبی‏! دنیا خواهی! و....

قراره یه جمعه ای یه اتفاقی بیفته ....

به قول ماه ناتمام : جمعه ها را می شمارم...

 


 نوشته شده توسط رهرو در پنج شنبه 86/3/10 و ساعت 10:30 عصر | نظرات دیگران()

 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نقل مکان
[عناوین آرشیوشده]